قبول کنیم یا نه! باید بعضی چیزارو بیخیال شد تا درست بشن
شاید اونجوری ک توقع داری نه اما بالاخره راه خودشونو پیدا میکنن
کلا تجربه نشون داده وقتی زیادی پیله ی یه چیزی بشی ازت دور میشه
یا حتی آدما!
کافیه بیخیال بشین
دو حالت پیش میاد
حالت اول؛ کلا قضیه تموم میشه و بعد مدت کوتاه یا بلندیم با خودتون میگین چه خوب شد که نشد!
حالت دوم؛ اون جریان میافته رو روال و براحتی پیش میره بدون اینکه نیاز به حرص خوردن شما باشه
به نظرم خوشبخت ترین آدما اونایین که بیخیالن!
امروز عید غدیر و تعطیل رسمیه اما خب مدیر محترم ما در این روز خودشون به تفریح و گردشن اما پرسنلشون باید سرکار باشن و حتی کلاسهای آموزشی هم تعطیل نمیکنن!!! نمیدونم این چند تا تعطیلی ( به خصوص اعیاد) در طول سال چقدر کلاسای اموزشی شونو عقب میندازه ک تعطیل نمیکنن!!؟؟
بماند
به هر حال به خاطر کلاسی که ظهر دارم (۲تا۴) از دید و بازدیدها و عید دیدنیای مسخره و حرفای خاله زنکی و سوالای بیخود و تکراریِ " چرا عروس نمیشی؟ چرا اینقد سر کار میری؟ چیکار میکنی؟ کجا میری؟ خوش به حالت ایشالا سال دیگه با شوهرت بیای!!! ، ایشالا بچه بغل ببینیمت !!!" و شنیدن غرغرای بعضی مادرشوهرا از عروس و داماد و دختر و پسرشون، از طعنه کنایه های نهفته و بعضا سنگین خواسته و ناخواسته تو حرفای بعضی ( بخونید اغلب) خانومهای دوست و آشنای بسیار متدین و متشرع!!!! و کلا فضولیا و پرت و پلاها خلاص شدم. خدایا شکرت
وسایل خونه جمع و کارتن و بسته بندی شده و اماده اسباب کشی و من با این وسایل از صبح تنهام
کمی درازیدم. واقعیتش اینه که اصلا خستگی این استخرا از تنم بیرون نمیره
مادر و پدر گرام هم تشریف بردن از ساعت ۹ صبح عید دیدنیاشونو شروع کنن و نهارم دعوتن و تشریف نمیارن
منم فیلم دیدم یه سریال کره ای کمی تا قسمتی خنده دار و البته جنایی و مقداریم رمانتیک که ماه ها پیش ابجی جان بهم داد برای اوقات فراغتم!
بعدم کمی قر جلوی آینه تا احساس عید و شادی بهم دست بده
و یادم اومد مدتهاست خودمو درست حسابی تو آینه نمیبینم به خودم نمیرسم و انگار تو زندگی اجباری خودم بین آب و کلر گم شدم
و خب بعد کلاسم کمی خودمو میبرم میگردونم روحم باز بشه
عیدتون مبارک
درباره این سایت